گروه ورزش/شهرآرانیوز، اتفاق عجیبی در والیبال ایران رخ داد. در روزی که محمد موسوی به عنوان کاپیتان تیم ملی معرفی شد، او ناگهان قید همکاری با تیم ملی را زد و با بیان برخی انتقادات از مدیریت در فدراسیون والیبال، غزل خداحافظی را خواند. او گفت: «متأسفانه شرایط ادامه دادن تمرینات و ماندن در اردو را ندارم. من باید دلم جایی باشد که در آن کار میکنم تا بتوانم تمام توانم را به کار بگیرم. متأسفانه شرایط قلبی کمک به تیم ملی را ندارم. در حال حاضر در این مجموعه صداقتی نمیبینم و هیچ چیز سر جای خودش نیست. حتی مکمل و پروتئین هم در اردوی تیم ملی وجود ندارد. فیزیوتراپی هم که بازیکنان با آن راحت باشند، در اردو نیست. در مجموع شرایطی نداریم که بتوانیم با بزرگان والیبال جهان رقابت کنیم. مردم باید واقعیتها را بدانند؛ شرایط در اینجا اسفبار است و هیچکس به دیگری اعتماد ندارد و راست نمیگوید. من این شرایط را پیش از این از زبان بازیکنان شنیده بودم و حالا آن را حس میکنم. متأسفانه برخی فکر میکنند که ما ماشین کشاورزی هستیم و فقط نیاز به استارت زدن داریم، در حالی که شخصیت ما باید حفظ شود.»
این تصمیم سوپراستار دهه اخیر والیبال ایران بازتاب مثبت و منفی زیادی را در پی داشت. برخی او را متهم به هواداری از سرپرست برکنار شده تیم ملی کردند و عدهای نیز اقدام موسوی را غافلگیری سرمربی کنونی تیم ملی خواندند.
موسوی همان بازیکنی است که از نوجوانی تا بزرگسالی برای تیم ملی والیبال ما افتخار آفرید و فراموش نمیکنیم که حدود دو سال پیش در انتخابی المپیک چگونه با آبشارهای برق آسای خود تیم ایران را از گرداب چشم بادامیهای کرهای نجات داد و جواز المپیک را گرفت.
موسوی هم مانند همه انسانها میتواند خشمگین و گاهی عصیانگر شود.
در این که او زمان مناسبی را برای پس زدن دعوت عضویت در تیم ملی را انتخاب کرده بحثی نیست، ولی کاش در فدراسیون والیبال فردی بود که در این بزنگاه آبی بر آتش موسوی میریخت.
رئیس در قونیه است و به جز ایشان هیچ فرد والیبالی دارای شان در این حومه وجود نداشت تا به مرد با تجربه والیبال میگفت حق ندارد از افتخار پوشیدن پیراهن مقدس تیم ملی خود را محروم سازد.
اما پیامد اقدامات موسوی، مصاحبه عالی میلاد عبادی پور کاپیتان تیم ملی بود که برخلاف بعضی از تازه به دوران رسیدهها با سید هم آوایی و همدلی کرد.
میلاد عبادی پور گفت: «من پیش از این هیچگاه در مورد امکانات فدراسیون حرف نزده بودم، چون این امکانات هیچوقت کامل نبوده است. اگر موسوی چیزی در این مورد گفته، کاملاً درست گفته است. ما دو ماه دور از خانواده و با فشار بالا در مسابقات حاضر بودیم و حالا تنها ۱۸ میلیون تومان پاداش گرفتیم که اگر آن را به ما نمیدادند، خیلی بهتر بود. من شخصیت خودم و بازیکنان تیم را که تحت این فشار بالا و بدون پزشک و ماساژور، مسابقه داده و تمرین کردند، بیشتر از این حرفها و این مبلغها میبینم. ما در ایتالیا با مسئولان فدراسیون جهانی والیبال جلسهای برگزار کردیم و آنها فاکتور واریزی مربوط به پاداشهای فدراسیون جهانی به ایران را به ما نشان دادند، ولی تاکنون حتی یک ریال هم از این مبالغ به ما پرداخت نشده است. این پاداشها حق ماست، ولی نمیتوانیم حقمان را بگیریم. نمیدانم فدراسیون گرفته یا نه، اما این پول حق بازیکنان است. اتاق پزشکی ما را ببینید. یک دستگاه لیزر داریم که برای ۱۵ سال پیش است، حتی یک اتاق پزشکی هم نداریم. تا سال گذشته هزینه مکملها را خودمان میدادیم و فدراسیون فقط ۳۵۰ دلار پول توجیبی میداد یعنی از جیب خودمان بیشتر میدادیم، اما تا به حال اینها را نگفتهایم.
شرایط در یکسال اخیر بدتر شده است.»
حال باید منتظر ماند و دید واکنش محمدرضل داورزنی به این حرفهای دو کاپیتان تیم ملی چه خواهد بود و چه خواهد کرد.